اشعار ولادت و مدح امام کاظم (علیه السلام)
سید رضا موید
ای آفتـاب حُسن به زیبائیت سلام
وی آسمــان فضل به دانائیت سلام
در صبر شاخصی به شکیبائیـت سلام
تنها تو کاظمی که به تنهائیت سلام
هر گه غضب به قلب رئوف تو یافت دست
از آب عفــو آتش خشمت فرو نشست
ای صرف گشته عمر گران تو در نماز
دُرِّ خداست اشک روان تو در نماز
مطلوب ایزد است بیان تو در نمــاز
واجب بُود درود به جان تو در نماز
ای جلوه های لطف خدا دودمان تـو
این دوستی ست دوستی خاندان تو
تو عبد صالح و به کفت قدرت خــداست
هر ادعا ز قدرت و عزت، تو را سزاست
هارون چگونه صاحب این دعوی خطاست
کی ابر هر کجا که بباری ز ملک ماست
قدرت از آن توست کــه بر ابر پیــل وار
فرمان دهی و شیعـۀ خود را کنی سوار
***********************
حسین ایمانی
حزن سنگین صفر یک لحظه خنثی می شود
با قدم های نگارم قد غم تا می شود
قد غم ها تا شد و تا سرزمین کاظمین
مرغ دل پرواز کرد و عشق پیدا می شود
بر لب شیخ الائمه غنچه لبخند شوق
با نگاهی سوی گهواره شکوفا می شود
عشق را احساس و با احساسِ قلبم عشق کن
زیر و رو کن خاک را کی مثل موسی می شود
در تمام دوره ها حجت به دنیا لازم است
اولین حجت پس از اتمام حجت کاظم است
وارث بر حق علم باقری و صادقی ست
بین شیخ عشق و سلطان بودن او منطقی ست
عاشق دین خدا از نسل یاس و مرتضی
عشق بازی از تبار ذوالفقار عاشقی ست
پنجمین پشتش گل یاس است نسل او به پنج
می رسد با عطر نرگس شاید او هم رازقی ست
کربلا کشتی آزادی و ساحل حیدر است
کاظمین ما بین این کشتی و ساحل قایقی ست
از علی بود و علی گفت و علی شد وارثش
این علی خو، خود کلام الله ناب و ناطقی ست
تکیه گاه حضرت موسی اگر در غم عصاست
تکیه گاه و پشت هفتم رهبر عالم رضاست
آمدم از او بگویم تا رضاییم کند
با نگاهش مرغ ایوان طلاییم کند
حضرت باب الحوائج بود و حاجت داشتم
آمدم از کاظمینش کربلاییم کند
چشمم از غم های مشک خشک صحرا خیس بود
اشک آوردم که جایش نینواییم کند
یاد زینب یاد ویران و مصیبت می کنم
تا برای غصه عمه فداییم کند
اربعین می آید و ذکر لبم لبیک حسین
خواستم از او که وقف روضه خوانیم کند
تا توسل بر دم موسی ابن جعفر می کنم
یاد زندان غم و هجران دلبر می کنم
موضوعات مرتبط: امام کاظم(ع) - ولادت،مدح
برچسبها: اشعار ولادت امام کاظم (علیه السلام)